چشم انداز سازمانی
چشم انداز سازمانی عبارت است از تصويری از آينده كه سازمان قصد دارد در زمان مشخصي به آن دست يابد؛ در واقع چشم انداز سازمان همان آرزوهای آتی سازمان در شرايط كنونی است.
والت دیسنی، موسس کمپانی والت دیسنی، در جایی گفته "اگر توانستيد كاری را تصور كنيد، حتماً قادر خواهيد بود آن را انجام دهيد" و این سخن نشان دهنده اهمیت چشم انداز چه در زندگی فردی و چه در کسب و کار سازمانی است.
حتماً بخوانید: موقعیت در بازاریابی
آیا تا به حال دچار احساس پوچی و بی معنایی شده اید؟ آیا فکر کرده اید که راهتان را گم کرده اید؟ آیا از معمولی بودن خسته شده اید؟ آیا ظاهراً همیشه مشغولید، اما احساس پیشرفت نمی کنید؟ آیا از زندگی دلسرد هستید، و امیدتان را به آینده از دست داده اید؟ آیا می خواهید کسب و کار شخصی تان را بنا نهید، اما چون سرمایه کافی ندارید، دست و دلتان به کار نمی رود؟ آیا خاطرات تلخ شکست های گذشته آزارتان می دهد و گمان می کنید که نمی توانید شروع کنید؟ آیا گاهی به رویاهای شیرین دوران نوجوانی و جوانی خود باز می گردید، اما همین که "واقعیت ها" را به خاطر می آورید، از تعقیب رویاهایتان منصرف می شوید؟ آیا دیگران را قهرمان زندگی خودتان می بینید، اما باورتان شده که محکوم به معمولی بودن هستید؟
اگر پاسخ اکثر سرالات بالا مثبت است، تمامی این ها ناشی از این مسئله هستند که هنوز چشم اندازتان را کشف نکرده و یا شهامت پیگیری چشم اندازتان را ندارید.
ما در این مقاله قصد داریم تا شما با مفهوم چشم انداز و اهمیت آن در کار و زندگی تان آشنا شوید؛ با تأکید ویژه بر این مطلب که چشم انداز شما و یا سازمانتان داستان منحصر به فردی است که برای گفتن آن زاده شده اید. این داستان به زندگی شما معنا می بخشد، مسیر درست حرکت در زندگی را به شما نشان می دهد و کمک می کند تا تصمیم های کلیدی زندگی تان را به گونه ای بگیرید که کمترین پشیمانی را به دنبال داشته باشد و سازمان شما بیشترین بازخورد را دریافت کند.
حتماً بخوانید: ۱۵ راه موفقیت در کسب و کار
برای اینکه مفهوم چشم انداز سازمانی و ویژگی های این مفهوم را به درستی دریابید، ابتدا به تعریف چشم انداز و ویژگی های چشم انداز فردی می پردازیم:
تعریف چشم انداز
فرهنگ انگلیسی آکسفورد چشم انداز را "بینشی مخیلانه" معنی می کند. چشم انداز یعنی تصور آینده، قبل از آنکه اتفاق بیفتد؛ تصویری ذهنی از آینده که خداوند به قلب ما الهام می کند. این تصویر سبب می شود فراتر از آنچه که هست، یعنی "آنچه باید باشد" را ببینیم.
از نظر آینده پژوهان، چشم انداز یک تابلو، تصویر یا بیانیه است که خواسته های واقعی شما را در زندگی توضیح می دهد، و می نمایاند که شما چه آینده ای را می خواهید. در یک کلمه چشم انداز شما بیانگر "آینده مطلوب" شماست. چشم انداز، فلسفه متعالی زندگی، مبتنی بر نوع ویژه ای از نگرش به زندگی و آینده است. این فلسفه متعالی را می توانید آرمان والای خود بنامید. جان و جوهره چشم انداز، آرمان گرایی همراه با تخیل است. چشم انداز از رویای ما سرچشمه می گیرد. چشم انداز رویایی است که از هر واقعیتی، واقعی تر اســـت. خداوند موهــــبت چشم انداز را به ما بخشــــیده تا به زنــــدگی در "حال" و در لا به لای واقعیت های روزمره اکتفا نکنیم.
چشم اندازی سازمانی در بسیاری از جهات شبیه به چشم اندازی فردی یا در واقع همان رویاپردازی های هر کدام از ما انسان هاست. در ادامه مقاله قصد داریم تا با تبیین این شباهت ها به معرفی ویژگی های یک چشم انداز سازمانی بپردازیم.
حتماً بخوانید: چگونه کسب و کاری متمایز و متفاوت داشته باشیم؟
ویژگی های یک چشم انداز سازمانی
یک چشم انداز سازمانی خوب چند ویژگی مهم دارد که در اینجا به آنها اشاره می کنیم. چشمانداز سازمان دارای مشخصات خاصی است. طبیعی است که سازمان چشم انداز خود را با در نظرگرفتن چنين مشخصاتی استخراج نمايد. اين مشخصات در ذيل ارائه گرديده است:
۱- چشم انداز سازمان باید بزرگ، متعالی و الهام بخش است.
چشم انداز سازمان باید انگیزه تمامی افراد سازمان را برای تلاش و پشتکار بیشتر، تحمل بیشتر در برابر مشکلات و سختی ها و نیز آمادگی روانی آنان را برای عبور از موانع بزرگ تقویت می کند. چشم انداز سازمان باید الهام بخش، شور و شوق فرد را به زندگی و امید او را به آینده ای شکوهمند شعله ور می سازد. با چنین چشم اندازی، سازمان می تواند هر غیرممکنی را ممکن کند.
۲ - چشم انداز، مهم ترین هدف بلندمدت در سازمان است.
تأکید بر بلندمدت از این جهت است که چشم انداز سازمان نباید بیانگر خواسته ها یا هدف های فوری و کوتاه مدت شما در یک، دو یا چند سال نزدیک آینده باشد. افق زمانی چشم انداز باید بلندمدت (دست کم ۵ ساله) باشد. چشم اندازهای عالی به افق های زمانی ۱۰ تا ۳۰ ساله تعلق دارند؛ و امروزه بیشتر چشم انداز سازمان ها در افق ۲۰ ساله بسته می شوند، هرچند افراد، خانواده ها، سازمان ها و ملت هایی وجود دارند که به افق های ۱۰۰ ساله و بیشتر می اندیشند و برای آنها چشم انداز دارند. این چشم اندازهای بلندمدت را "چشم انداز فرانسلی" می نامند.
حتماً بخوانید: طراحی مدل کسب و کار
۳ - چشم انداز سازمان باید منحصر به فرد باشد.
به عقیده نیچه، فیلسوف پرآوازه آلمانی، وقتی کسی از پوچی زندگی اش شکایت می کند، ای بسا که شکایت او ناشی از فقدان یک داستان باشد. یکی از نکاتی که تمام فلاسفه جدید متوجه آن شده اند این است که داستان ها خالق معنا هستند. اگر شما به زندگی خود نگاه می کنید، و چیزی نمی بینید مگر مجموعه ای از حوادث خرد، که هیچ رشته درونی آنها را به هم متصل نمی کند، طبیعی است که شما احساس پوچی کنید: من به دنیا آمدم، بعد به مدرسه رفتم، بعد به دبیرستان و دانشگاه رفتم، بعد شاغل شدم، بعد همسر و پدر یا مادری مهربان شدم، بعد بچه ها بزرگ شدند و پی کار خود رفتند، و بعد ... و وقتی به آینده نگاه می کنم، چیزی جز تعدادی انتخاب نمی بینم که هیچ کدام از آنها تفاوتی با دیگری ندارد، و من مثل گذشته باید منتظر بمانم تا ببینم چه پیش می آید. این نوع زندگی خواه ناخواه به احساس پوچی و بیهودگی منجر می شود. آنچه شما برای غلبه بر حس پوچی به آن نیاز دارید، این است که داستانی برای زندگی خود بسازید؛ داستانی که خودتان "قهرمان" آن باشید.
در چشم انداز سازمان نیز این چنین است. سازمانی موفق خواهد بود که رویاهای خودش را داشته باشد، ویژگی های اعضای سازمان به خوبی شناخته شده باشد و در واقع همانند یک قهرمان بی بدیل و منحصر به فرد در بحبوحه کسب و کار ها و سازمان ها عرض اندام کند. پس برای اینکه سازمان بتواند قهرمان داستان کسب و کار خودش باشد، باید چشم انداز سازمانی منحصر به فرد و کاملاً متفاوت از سایر سازمان ها داشته باشد.
حتماً بخوانید: افراد سازمان بزرگترین سرمایه اند
۴ - یک چشم انداز خوب، رویایی و بلند پروازانه است.
رویا یعنی تصور یک چیز یا خواسته مهم در عالم خیال. گفته والت دیسنی در ابتدای مقاله را به یاد بیاورید: هرگاه شما بتوانید چیزی را در عالم خیال تصور کنید، به زودی می توانید آن را داشته باشید. رویاپردازی اما به مفهوم نادیده گرفتن واقعیت ها نیست. به مفهوم درک واقعیت ها و در عین حال رهایی از اسارت واقعیت ها در دنیای خیال است؛ جایی که در آن هیچ مانعی برای دستیابی به هیچ هدفی وجود ندارد.
رویاپردازی عین زیرکی و هوشمندی است. رويا قوی ترین موتور درونی انسان برای راندن به سوی موفقیت است. جایی که رویا می میرد، روح انسان نیز می میرد و زندگی متوقف می شود.
بسیاری از افراد تنها از دریچه چشم "عقل" خود به آینده می نگرند. اغلب افرادی که اسیر وضع موجود خود می شوند، به این گروه تعلق دارند. چشم انداز اما دیدن با چشم "دل" است. گوته، نویسنده بزرگ آلمانی عقیده داشت که اگر می خواهید چشم انداز واقعی خود را کشف کنید، بیاموزید که به ندای قلب خود گوش فرا دهید.
پیشرفت های بزرگ تاریخ بشر، همه و همه محصول رویاهایی هستند که روزی محال به نظر می رسیده اند. برای مثال به این داستان واقعی توجه کنید:
"در سال ۱۸۹۷، یعنی هفت سال پیش از آنکه هواپیما اختراع شود، از لرد کلوین (مخترع دماسنج)، که رئیس انجمن سلطنتی دانشمندان بریتانیا بود، پرسیدند که آیا امکان اختراع هواپیما وجود دارد؟ او با قاطعیت گفت که این یک رویا بیش نیست و اختراع هواپیما به دلایل فنی محال است. تنها هفت سال زمان لازم بود تا برادران رایت در پستوی تعمیرگاه دوچرخه سازی خود هواپیما را اختراع کنند."
برای اینکه شاخص درستی از درجه رویایی بودن چشم انداز سازمان خود و تناسب آن با واقعیت های موجود به دست آورید، کافی است احتمال تحقق چشم انداز سازمان شما حول و حوش ۶۰ درصد باشد. چشم اندازی که از هم اکنون تضمین کنیم که صددرصد تحقق می یابد، یک هدف معمولی است، نه یک چشم انداز الهام بخش و بزرگ. رویاپردازی هم چنین به معنای آرمان گرایی است. افراد آرمان گرا، همان هایی که تاریخ بشر را ساخته اند، دوست دارند هر چیز در حد کمال باشد. آنها وضع موجود را کافی و یا بهترین وضعیت نمی دانند.
ادامه این مقاله را در اینجا می توانید بخوانید: چشم اندازی سازمانی؛ قسمت دوم