چشم انداز سازمانی؛ قسمت دوم
در قسمت اول مقاله "چشم انداز سازمانی" با مفهوم چشم انداز سازمانی و اهمیت آن آشنا شدید؛ یک چشم انداز سازمانی خوب چند ویژگی مهم دارد که در این مقاله به ادامه معرفی آنها می پردازیم. چشم انداز سازمان دارای مشخصات خاصی است. طبیعی است که سازمان چشم انداز خود را با در نظرگرفتن چنين مشخصاتی استخراج نمايد.
5- چشم انداز سازمان باید مسير حركت سازمان را به وضوح بيان كند و با جزئیات کافی همراه باشد.
چشم انداز سازمان باید بگوید که سازمان در آینده به جایگاهی می رسد؛ البته چشم انداز سازمان نباید خیلی کلی باشد، و باید در صورت لزوم بتوانید آن را در یک عبارت یا جمله نه چندان بلند خلاصه کنید. جزئیات چشم انداز سازمان جنبه های گوناگون و مهم آن را برجسته می کند، و به شما نشان می دهد که در مرحله عمل باید به چه موضوعاتی توجه داشته باشید.
حتماً بخوانید: برندتان را ملکه ذهن مخاطبان کنید!
۶- چشم انداز سازمان باید در كاركنان ايجاد تعهد، علاقه و غرور نمايد.
چشم انداز سازمان گواه آن است که شما، بعنوان مدیر سازمان، در قبال آینده سازمان و کارکنان و اعضای سازمان احساس مسئولیت می کنید و هفته ها، ماه ها و بلکه سال ها به آینده اندیشیده اید. این نشان می دهد که شما انسانی دوراندیش هستید، و صرفاً به امروز و دیروز فکر نمی کنید. شما می فهمید که گذشته، گذشته است و دیگر نمی توانید آن را تغییر دهید؛ "حال" نیز یک لحظه سیال و فرار است که به سرعت سپری می شود؛ و شما ناگزیر هستید که بخش باقی مانده را در آینده بگذرانید. بنابراین، به گونه ای هوشمندانه برای ساختن آینده تلاش می کنید.
چشم انداز سازمان اگر به گونه درست و صحیح ترسیم شود، اعضا و کارکنان سازمان این موضوع را درک خواهند کرد و در نتیجه حس تعهد، علاقه و غرور به آرمان ها و اهداف های سازمان در آنها شکل می گیرد.
۷- چشم انداز سازمان باید فرصت های موجود را نشان دهد و راه بهره جويی از فرصت ها را بنماياند.
وقتی شما آینده کسب و کار یا سازمان خود را ترسیم می کنید، به تبع می توانید فرصت های موجود بر سر راه سازمان برای رسیدن به آمال و آرزوهای آینده را به تصویر بکشید. بنابراین همواره در ترسیم چشم انداز سازمان این موضوع را در نظر داشته باشید که چشم انداز باید فرصت های بالقوه سازمان را نشان دهد تا هم باعث شود که اعضا و کارکنان سازمان این فرصت ها را بشناسند و در این راه قدم بردارند و هم برای بهره جویی از این فرصت ها برنامه ریزی کنند.
۸- چشم انداز سازمان باید در كاركنان رضايت شغلی ايجاد نمايد و مشوق يادگيری آنان باشد.
همواره در نظر داشته باشید که کارکنان، آینده و نقش آنان در چشم انداز سازمان به خوبی و روشنی ترسیم شود. کارکنان سازمان مهم ترین سرمایه سازمان اند و چشم انداز سازمان باید به گونه ای باشد که رضایت شغلی این اعضا را به همراه داشته باشد. همچنین چشم انداز سازمان باید زمینه ساز پیشرفت و ترقی اعضای سازمان شود، بنابراین ذکر این نکته هم خالی از لطف نیست که در ترسیم چشم انداز سازمان، بخشی از اهداف باید به یادگیری اعضا و بالا بردن سطح علمی و فنی اختصاص داده شود و مشوق یادگیری آنان باشد.
پرسشنامه زیر که توسط "کامرون کوئین" طراحی شده است، این قابلیت را در اختیار اعضای سازمان قرار می دهد تا فرهنگ تغییر و توسعه سازمان را بشناسند و از توانایی خود در برخورد با فرهنگ سازمان و تغییر آگاه شوند:
پرسشنامه "فرهنگ سازمان؛ تغییر و توسعه"
۹- چشم انداز سازمان باید استانداردهای بالايی را بنا گذارد.
چشم انداز سازمان، همانطور که انتظار می رود، باید سبب حرفه ای تر شدن سازمان و حرکتی رو به جلو شود. در ترسیم چشم انداز سازمان، درجا زدن و ساکن ماندن جایی ندارد. چشم انداز سازمان باید و باید سازمان را به حد بالاتری برساند و این روند صعودی باید در عین اینکه به مرور باشد، قابل مشاهده نیز باشد. چشم انداز سازمان باید استانداردهای جدید و نویی را پایه ریزی کند تا سازمان بتواند پیشرفت شایانی داشته باشد. مگر نه اینکه هدفمان از ترسیم چشم انداز، پیشرفت سازمان نیست؟
۱۰- چشم انداز سازمان باید مخاطب را مشخص سازد.
باید بدانیم که مخاطب چشم اندازی که ترسیم کرده ایم، چه کسانی هستند. معمولاً مخاطب چشم انداز سازمان علاوه بر اعضای سازمان، می تواند مشتریان کسب و کار یا سازمان نیز باشند. اینکه مشتریان بدانند، ما برای سازمان چشم انداز خوب و مناسبی را ترسیم کرده ایم، عزم راسخ ما برای آینده و دستری به بالاترین حد استانداردها را می فهمند و این مسئله گاهی می تواند باعث بازاریابی و تبلیغات برای سازمان نیز شود.
حتماً بخوانید: راه اندازی یک کسب و کار دیجیتالی و توسعه آن
چشم انداز خوب، کلیدی ترین عامل موفقیت سازمان است.
ما در عصر موفقیت زندگی می کنیم؛ عصری آکنده از رقابت و نبرد برای موفقیت؛ عصری که در آن تنها موفق ها مدال می گیرند و بازندگان به سادگی از یاد می روند. موفقیت سازمان به یک مجموعه از عوامل بستگی دارد و چشم انداز کلیدی ترین عامل موفقیت سازمان است.
حدود دو دهه پیش تحقیقی روی دانش آموختگان دانشگاه هاروارد آمریکا انجام شد که نتایج شگفت آوری داشت. هر چند در پژوهش های دیگری نیز همین نتایج به دست آمده بود. "دانشگاه هاروارد" همواره یکی از ده دانشگاه برتر آمریکا و یکی از بهترین های دنیا بوده است. دانشجویان این دانشگاه از میان باهوش ترین ها انتخاب می شوند، دانشجویانی که یا از دولت ها و بنیادها بورس تحصیلی دارند و یا از خانواده های ثروتمندی می آیند که می توانند شهریه های سنگین آن را بپردازند. هیچ کس در نگاه اول تصور نمی کند که دانش آموختگان دانشگاه هایی مانند هاروارد از لحاظ شغلی موفق نباشند. به عقیده عموم مردم و خانواده ها، افرادی که از چنین دانشگاه هایی فارغ التحصیل شوند، به قول معروف غمی ندارند. اما پژوهشگران می خواستند این فرض عمومی را بر اساس شواهد واقعی محک بزنند. آنها دانش آموختگانی را که حداقل پنج سال پیش از دانشگاه هاروارد فارغ التحصیل شده بودند، مورد بررسی قرار دادند تا ببینند که چقدر از لحاظ شغلی موفق هستند. همان طور که گفتیم، نتیجه شگفت آور بود.
پژوهشگران دریافتند که در میان این دانش آموختگان، هم افراد موفق و هم افراد ناموفق - یا لااقل کمتر موفق - وجود دارند. وقتی عوامل کلیدی تأثیرگذار بر موفقیت و عدم موفقیت این دانش آموختگان را بررسی کردند، دریافتند که اصلی ترین عامل موفقیت موفق ها، داشتن چشم اندازی روشن بوده است. هوش و استعداد بالا، خانواده ثروتمند و تحصیل در دانشگاه برتر، هیچ کدام به خودی خود کسی را موفق نمی کنند. این عامل ها، موفقیت انسان را تسهیل می کنند، اما موفقیت های بزرگ، و ماندگار محصول چشم انداز است.
چشم انداز نقش "مقصد" را در زندگی بازی می کند و این مقصد است که مسیر درست حرکت را به ما نشان می دهد. فردی را تصور کنید که هم پول کافی و هم یک خودروی پرسرعت و منحصر به فرد دارد و تصمیم به سفر می گیرد، اما مقصد خود را به روشنی مشخص نمی کند. بی هدف از خانه بیرون می زند، پشت فرمان ماشین آخرین مدل خود می نشیند، و به سوی مقصدی نامعلوم می راند. فکر می کنید چه بر سر او می آید؟ معلوم است دیگر امکانات کم نظیر وی ممکن است جایی ببرند که نباید آنجا باشد. در واقع، این امکانات بلای جان او می شوند. او خرگوش تیزپایی را می ماند که با تمام قوا از هدف خود دور می شود. در همان حال که خرگوش تیزپای بی هدف، هر لحظه از مقصد واقعی خود دورتر و دورتر می شود، لاک پشت که مقصد مشخص و روشنی دارد، با آنکه به کندی به پیش می خزد، دیر یا زود به جایی می رسد که باید آنجا باشد. زندگی بشر طوری طراحی شده که باید هدفمند باشد. زندگی هرگز پوچ و بی معنا نیست. همین مسائل درباره سازمان و چشم انداز سازمانی نیز صدق می کنند.
حتماً بخوانید: چگونه برند خود را متمایز کنیم؟
چشم انداز سازمان، منبع بنیادین قدرت است.
اگر احساس می کنید اعضای سازمان انگیزه و انرژی حرکتی لازم برای رفتن به جلو را ندارند، از این روست که چشم انداز سازمانی روشنی ندارید. پیتر سنگه، صاحب نظر نام آشنا در زمینه یادگیری سازمانی، به ما آموخته که چشم انداز سازمانی، نیرویی درونی به نام "کشش خلاق" ایجاد می کند که اعضای سازمان را به سوی تحقق رؤیاهایمان به پیش می راند. با وجود این نیرو، که به عنوان یک موتور درونی عمل می کند، ما از حمایت ها و فشارهای بیرونی برای حرکت به جلو بی نیاز می شویم.
کشش خلاق، نیرویی است که از مقایسه بین وضع موجود و چشم انداز سازمان پدید می آید. اعضای سازمان وقتی وضع موجود سازمان را با چشم انداز سازمان مقایسه می کنند، انگیزه و انرژی می گیرند که برای تحقق چشم انداز سازمان تلاش کنند. هرچه چشم انداز سازمان بزرگتر باشد، نیروی بیشتری هم ایجاد می کند. با این حال نباید چشم انداز سازمان آنقدر بزرگ باشد که بیش از حد لازم دور از دسترس به نظر برسد.
حتماً بخوانید: افراد سازمان بزرگترین سرمایه اند
مأموريت سازمان
مأموريت (Mission) سازمان همان فلسفه وجودی سازمان خواهد بود. مأموريت سازمان بيان می دارد كه سازمان چگونه می خواهد رقابت نموده و برای مشتريان خود ارزش خلق نمايد.
در تدوين بيانيه مأموريت سازمان، بايد بتوان به پنج سؤال اساسی زير پاسخ داد كه عبارتند از:
۱. چه چيزی؟ (كالا و خدماتي كه سازمان ارائه می دهد و در واقع چه نيازی از جامعه را با تأمين اين محصولات برآورده می سازد.)
۲. چه كسی؟ (مشتريان چه كسانی هستند؟)
۳. كجا؟ (حيطه رقابتی كجاست؟)
۴. چرا؟ (هدف بهينه سازمان چيست؟)
۵. چگونه؟ (ويژگی های منحصر به فرد و مزيت های رقابتی سازمان در رسيدن به اين هدف ها چيست؟)
پيشنهاد می گردد که در بيانيه مأموريت سازمان در مورد كاركنان به عنوان يك قلم دارايی ارزشمند، واكنش به مسائل (اجتماعی، جامعه و محيطی)، نوع فناوری و در نهايت تعهدی كه سازمان در مقابل سلامت مالی و رشد خواهد داشت، توضيحاتی ارائه گردد.
مأموريت سازمانی به همه مديران از نظر مسير و جهت حركت، وحدت خواهد بخشيد. مأموريت سازمانی باعث می شود كه همه كاركنان و مديران سطوح مختلف سازمان دارای انتظارات مشترک گردند.
مأموريت سازمان باعث می شود كه افراد و گروه های ذینفع، با گذشت زمان، دارای ارزش مشترک گرديده و اين ارزش روزبهروز تقويت گردد. ماموريت سازمانی موجب پيدايش نوعی ارزش و هدف خواهد گرديد كه از طريق آن، افراد خارج از سازمان، آن ارزش را معرفی شركت خواهند دانست. در نهايت مأموريت سازمان موجب تأييد و تقويت تعهداتی نظير بر عهده گرفتن مسئوليت عملياتی و نيز تضمين بقا، رشد و سودآوری شركت خواهد گرديد.
در انتها می توانید متن مربوط به همین مقاله در قالب فایل PDF از طریق لینک زیر دانلود و با ذکر منبع مورد استفاده قرار دهید.