برای مشتریان خود وقت صرف کنید

برای مشتریان خود وقت صرف کنید

مبحث خدمات مشتریان از جمله مباحث وسیع در بازاریابی است که هر چقدر از اهمیت آن بگوییم، کم است. اینکه شما با مشتریان خود چگونه رفتار می کنید، بزرگترین تبلیغات شماست. حتی اگر می خواهید مشتری جدید جذب کنید، باید برای مشتریان فعلی تان وقت صرف کنید.

 

هیچ تضمینی برای کشف قیمت مناسب محصول شما وجود ندارد. صادقانه بگویم: قیمت عالی وجود ندارد. بله! ما به دنبال یافتن قیمت عالی نیستیم. ما به دنبال یافتن قیمت عالی محصول شما هستیم. توسعه استراتژی قیمت گذاری اثربخش دارای جنبه های مهمی است که باید آنها را بشناسید که ما در این مقاله به آن می پردازیم.

کشف قیمت عالی

 

قبل از آنکه بخواهم به صورت کامل این موضوع را برای شما بیان نمایم می خواهم به بیان یک تجربه مشابه بپردازم تا متوجه شوید چیزهای کوچک در کسب و کار شما چگونه قاتلان برند شما هستند. می خواهم داستان را این گونه تعریف کنم:

۳۸ دقیقه بود که منتظر دریافت پاسخ بودم. بالاخره صدایی که متعلق به نماینده خدمات مشتریان بود را شنیدم به من گفت که روی خط واحد فروش هستم در حالی که باید روی خط واحد تعمیرات می بودم. بنابراین درخواست تعویض خط را دادم. شخص دیگری که با او صحبت کردم نیز روی خط واحد فروش بود. بنابراین باز هم درخواست تعویض خط دادم.

هنگامی که سومین نماینده خدمات مشتریان به من پاسخ داد مؤدبانه سؤال کردم که آیا هنوز هم روی خط واحد فروش هستم؟ پاسخش این بود که بله شما هنوز روی خط واحد فروش هستید!

او بلافاصله گوشی را قطع کرد. از نظر او هیچ ریسکی وجود نداشت. بنابراین از نظر او من ارزش وقت تلف کردن را نداشتم. من ۴۵ دقیقه از عمرم را از دست دادم و آنها هم به همین راحتی یک مشتری را از دست دادند.

 

اساس و پایه شکل گیری کسب و کارها، رفع نیاز مردم است. مردم به یک کالا یا خدمت نیاز دارند، بنابراین کسب و کارها برای رفع این نیازها راه اندازی می شوند. اما می دانیم که نیازهای انسان محدود است؛ پس چه باید کرد؟ پاسخ ساده است: نیاز ایجاد کنید!

نیاز ایجاد کنید!

 

از پشت میز یا دخلتان بلند شوید

اگر می خواهید نشان تجاری خود را ببینید باید بدانید که دفتر کار جای خطرناکی برای این کار است. به این می ماند که بازیکنان گروه خود را تشویق کنید اما هیچ وقت واقعاً برای دیدن بازی آنها نروید.

شاید این دقیق ترین استعاره ممکن نباشد اما نکته اینجاست که چنین کاری بی اثر است. اگر می خواهید نشان تجاری بسازید باید با خود نشان تجاری در تماس باشید و به طور همزمان آن را مدیریت کنید. به همین دلیل است که توصیه می کنم هر بازاریابی حداقل یک روز کامل در ماه را با مشتریان سپری کند. چه یک فروشنده باشد، چه یک ساندویچ فروش، مسئول قهوه، پیشخدمت، یا یک کارمند خدمات مشتریان.

بسیاری از مدیران عامل شروع به انجام این کار کردند و این یک حرکت در مسیر درست است. اما به اعتقاد من هر کارمند ارشد بازاریابی، مدیر بازاریابی یا هر شخصی که در سازمان با بازاریابی در ارتباط است باید همین کار را انجام دهد. رابطه ای که بازاریابان با مشتریان خود برقرار می کنند این انگیزه را در آنها به وجود می آورد که ایده های خلاقانه و بسیار تازه ای را کشف کنند.

 

یکی از بخش های اساسی هر کسب و کار، ارزیابی قسمت های تشکیل دهنده کسب و کار است. ارزیابی ای که باید واقع گرایانه و به دور از هرگونه اغراق و نادیده گرفتن باشد. در این مقاله نکاتی را درباره ارزیابی نشان تجاری به شما می گوییم.

نشان تجاری خود را ارزیابی کنید

 

مشتریانتان را فراموش نکنید

بسیاری از شرکت ها حجم رو به رشد خود را بهانه می کنند که دست از انجام کارهای کوچکی که در ابتدا آنها را به آنجا رسانده است، بردارند. این کار اشتباه است. چطور می خواهید نشان تجاری خود را برای مشتریانی بازاریابی کنید که حتی آنها را نمی شناسید؟ البته شما یک گروه پشتیبانی از مشتریان دارید که مسئول رسیدگی به شکایت هاست. آنها نیز از همان توصیه های مشتریان استفاده می کنند که گروه بازاریابی از آن بهره می برند. اما اگر می خواهید یک گام به جلو بردارید، حتماً لازم نیست بدانید که مشتریان چه می خواهند ( که کاربرد رسیدگی به شکایت ها و توصیه هاست ) بلکه باید بدانید مشتریان چه کسانی هستند.

 

مزایای تعامل با مشتریان

مبنای منطقی این است: هرچه شما مشتریان خود را بهتر بشناسید و تعامل شخصی تری با آنها داشته باشید بهتر می توانید برای نشان تجاری خود نقش بازاریاب را ایفا کنید. این امر به رشد تصمیم گیری شما کمک می کند. در واقع برقراری تعامل با مشتریان واقعی نه تنها باعث می شود که درک بهتری از مشتریان خود داشته باشید بلکه ایده های بسیار زیادی در خصوص محصولات جدید و ارتقای ویژگی های محصولات کنونی به شما می دهد. در ثانی دور شدن از دفتر کار باعث ایجاد تفریح و شادابی بیشتر می شود و به شما کمک می کند که ذهنیت خود را تغییر دهید که در بلندمدت می تواند به بروز خلاقیت های شگرفی منجر شود. از دیدگاه منابع انسانی نیز این موضوع که کارکنان ببینند مسئول شرکت با آنها کار می کند موجب انگیزش کارکنان می شود!

 

از دکتر مهریزدان بخوانید

پس از شناخت بازار هدف و انتخاب بازار خط مقدم ساحلی، نوبت آن است که مخاطب یا مشتری بالقوه را به مشتری بالفعل یا دست به جیب تبدیل کنیم. فرایند جذب مشتری همان چیزی است که در این مقاله به آن می پردازیم.

جذب مشتری

 

 

الكس ترنبول، مدیر عامل شرکت گرو (Groove)، تصمیم گرفت این کار را انجام دهد. حتی با وجود اینکه او به عنوان مدیرعامل یک شرکت نوظهور که از رشد بالایی برخوردار بود و دارای برنامه کاری شلوغی بود، تصمیم گرفت که هر هفته حداقل ۲۰ ساعت را در بخش خدمات مشتریان سپری کند. وی با به اشتراک گذاشتن تجارب خود در وبلاگ شخصی خود دریافت که با انجام این کار، وی واقعاً نیازهای مشتریان خود را درک می کند.

" وقتی مجبور شدم که نه تنها به شکایات مشتریان گوش دهم بلکه به آنها رسیدگی کنم و به یک مشتری ناراضی پاسخ دهم ناراحتی های آنها را در سطح بسیار عمیق تری درک کردم. موضوع که تا پیش از آن ممکن بود یک امر عادی تلقی شود به درد سوزانی تبدیل شده بود که موجب آزار یک مشتری شده بود و من به طور مستقیم با آن در تعامل بودم. "

در حال حاضر، کمپانی Groove ماهیانه بیش از ۱۴۰۰۰۰ دلار درآمد دارد.

سوجان پاتل، مسئول بازاریابی، نیز هنگامی که در بریج آس (Bridge.us) مشغول به کار بود تصمیم گرفت که همین حرکت را انجام دهد و وقت بیشتری را با مشتریان سپری کند. وی با ملحق شدن به گروه پشتیبانی مشتریان شرکت خود موفق شد مبادلات فروش را بیش از ۲۵۰ درصد بهبود بخشد. در واقع ورود به گروه پشتیبانی مشتریان باعث شد که به نگاه عمیق تری نسبت به نحوه بهبود تجربه مشتریان خود پیدا کند و حتی تبلیغات بهتری بنویسد. سوجان پاتل با کشف آهنگ متناسب با نشان تجاری خود و درک اینکه مشتریان برای علاقه مند شدن به محصول، خواهان شنیدن چه چیزهایی بودند موفق به انجام این کار شد.

 

رشد کسب و کار از جمله آمال و آرزوهای هر صاحب کسب و کار است و رشد هر کسب و کار با توجه به زمینه فعالیت و ویژگی های آن متفاوت است  اما یک سری اقدامات تقریبا در هر کسب و کاری منجر به رشد می شود؛ ما در این مقاله به بررسی این روش ها می پردازیم.

روش های مفید رشد کسب و کار

 

با مشتریان خود دوست باشید

من اعتقاد راسخ دارم که بازاریابی بیش از آنکه راجع به برنامه ریزی باشد، راجع به غریزه و تصمیم گیری است. برقراری رابطه دوستانه و رابطه مستقیم با مشتریان به شما کمک می کند که به بهترین بازاریاب ممكن تبدیل شوید.

همه ما می دانیم که طرز اندیشه و کردار شما شبیه آدم هایی است که بیشترین وقت خود را با آنها سپری می کنید، با آنها بزرگ می شوید. بنابراین صرف وقت بیشتر با مشتریان به بازاریاب شدن شما کمک می کنید، چرا که شما و نشان تجاری شما با آنها رشد می کند. این امر تفاوت بین یک بازاریاب خوب و یک بازاریاب عالی را مشخص می سازد. اداره کردن نشان تجاری خود از یک دژ نفوذ ناپذیر شرکتی چندان غرور آفرین نیست.

 

در این محتوا در خصوص الگوریتم ZMOT بخوانید و بیشتر بدانید

سئو؛ کارآمدترین ابزار دیجیتال مارکتینگ

 

خودتان را جای مدیر بازاریابی یک رستوران زنجیره ای قرار دهید. تصمیم می گیرید که از پشت میزتان بلند شوید و در هفته یک روز در یکی از رستوران های خود مستخدم شوید. به طور مثال در هنگام ارائه خدمات به مشتریان ممکن است لطيفه ای را بشنوید که مشتریان در هنگام سفارش دادن غذا معمولاً تکرار می کنند. این لطيفه ممکن است واقعاً بخشی از برنامه تبلیغات آینده شما شود!

هنگامی که مشتریان به این موضوع فکر می کنند که تمایل به خوردن چه چیزی دارند، ممکن است بگویند که واقعاً نمی دانند چه چیزی را سفارش دهند. این امر می تواند به ایده ارائه نمونه های غذایی همراه با منو ختم شود. این امر می تواند حرف و حدیث های زیادی را موجب شود و تجربه مشتریان از نشان تجاری شما را بهبود بخشد. از این بابت به من اعتماد کنید: ایده های زیادی نصیبتان خواهد شد.

 

1 1 1 1 1

دیدگاه ها (0)

  1. ارسال دیدگاه
پیوست ها (0 / 3)
Share Your Location
کد امنیتی